unavailable
unavailable
حالت چهره معنیدارترین قسمت در کل بدن به حساب میآید. با چهره میتوان غم و شادی را تشخیص داد. در آموزههای قرآنی، به صراحت یا به اشاره، ارتباطات غیر کلامی مانند خشم، غضب، غیظ و نگاه، مهم تلقّی شده است. برای ارتباطات چشمی، نکات قابل ملاحظهای ذکر شده است که میتوان به پاکنظری، نگاه خیره به وقت، ملاحظة پدیدهای شگفت آور و غالباً ترسناک و نگاه تحقیرآمیز اشاره نمود. همچنان که گریستن بیانگر غلبة عواطف و احساسات است که در آموزههای قرآنی، به وقت شوق و عشق، اندوه و حسرت، فریب و خدعه، ندامت و پشیمانی از آن یاد میشود؛ و خندیدن ارتباطی غیر کلامی و بیانگر شادابی و سرور است. لبخند زدن از ملایم ترین و کارآمدترین علایم ارتباط غیرکلامی با دیگران است. از توصیههای دینی به مؤمنان، نمایان سازی شادی و سرور در چهره و پنهان سازی غم و اندوه در قلب است.
کتابهای مقدس معمولاً با یکی از گونههای تسمیه، ستایش و نیایش آغاز میشوند. این کیفیت را آغازیه نام نهادهایم. آغازیة قرآن با دو نگاه کلنگر و جزءنگر، قابل بررسی است؛ نخست اینکه سورة حمد، که این سه ساختار را به ترتیب در خود جای داده است، زیباترین آغازیة ممکن برای کلّ قرآن شمرده میشود.آغازیه در اجزای قرآن (سورهها) خود گونههای متعددی دارد که بر ادبیات فارسی و عربی تأثیری انکارناپذیر گذارده است، اینگونهها عبارتاند از:1- حمد و تسبیح خداوند 2- حروف مقطعه 3- توصیف کتاب آسمانی 4- توصیف خداوند 5- بیان آفرینش 6- خطاب خدا به بندگان و پیامبر 7- آغازیههای پرسشی 8- تصویرگری قیامت 9- بیان ویژگیهای مؤمنان و کافران 10- سوگند 11- بیان مستقیم از زبان خداوند به عنوان متکلم.تنوع آغازیههای قرآن یکبار دیگر بر غنای ساختاری و محتوایی و سرآمدی این کتاب تأکید دارد.
اختلاف قرائت حروف مقطّعه موضوعی است که در منابع متقدّم کمتر به آن پرداخته شده است. مباحثی مانند کاوش در علل اختلاف قراءات، شمار آیات و حتّی احکامی فقهی نظیر یک یا دو آیه دانستن برخی حروف مقطّعه، از آثار توجه به این مقوله است؛ نیز میتوان اختلاف لهجه را اصلیترین عامل در خواندن حروف مقطّعه دانست.
سخن در بارة علم ودین و تحلیل و بررسی رابطه آنها از دیر باز مورد توجه صاحبنظران، اندیشمندان و به ویژه فلاسفه بوده است؛ در طول تاریخ به ویژه قرون اخیر همواره منازعاتی میان علم ودین درگرفته که سبب شده اهمیّت این بحث را دو چندان نماید. علّامه طباطبائی از مفسران و متفکرّان مسلمان است که در قرن معاصر با بیان نظریات ارزشمندی به تبیین این رابطه پرداخته و با رفع تعارضهای بیان شده در این دوحوزه، به تعامل آنها اذعان داشته است. ایشان ضمن شناسایی قلمرو علم ودین و تبیین رسالت هر یک از آنها بر این باور است که در دین، شناخت علمی نقش مهمّی درفهم وتفسیر دقیقتر آیات قرآن دارد. علم در تحکیم باورهای دینی سهم بسزایی برعهده دارد، و هر دو از یکدیگر اثر میپذیرند. ایشان با انکار تعارض واقعی میان علم و دین معتقد است که امکان تعارض ظاهری میان علم و دین وجود دارد؛ امّا قابل رفع است. ایشان چهار راه حل در این زمینه ارائه میکند و بدین شکل به رفع تعارض آیات میپردازد: باتصرّف لفظی در آیات قرآن، تعارض مسطح بودن زمین، وبا تصرّف معنوی درآیات، تعارض نور دادن کرة ماه و همچنین با تضمینی ندانستن یافتههای علمی، تعارض نظریة تکامل با اندیشه دینی و با تبیینهای فلسفی، شبهه نسبت دادن بیماری روانی و جسمانی به شیطان را رفع نموده است.
نظریه سیاق، دیدگاهی اساسی و جامع در تکوین متون گفتاری و نوشتاری است و بدین سبب در معناشناسی و تفسیر متن مهم بهشمار میرود. از این نظریه در تحلیل و نقد دیدگاههای دیگر حوزههای یاد شده میتوان بهره گرفت. در این نوشته، به تحلیل و نقد هرمنوتیک درحوزههای مؤلف محور، متن محور و مفسر محور از دیدگاه نظریه سیاق پرداخته شده و نویسنده به این نتیجه رسیده که: نظریه سیاق دیدگاه جامع هر سه بُعد یاد شده میباشد.
در این مقاله پس از تعریف لغوی دو کلمة ضحک (به معنای خنده کردن) و بکاء (گریه کردن)، با توجه به آیات قرآن، بخش خنده به عناوین فرعی: 1- تعجب 2- استهزاء 3- شادی در رستاخیز 4- محرومیت از خنده به سبب مجازات و بخش گریه نیز به عناوین فرعی 5- تأسف 6- نفاق 7- فراق 8- شناخت حق 9- شوق و عرفان 10- خوف از عذاب الهی 11- مجازات عمل، تقسیم گشته است. در هر عنوان آیات مربوط به آن با توجه به تفاسیر مختلف آورده و تا حدودی با استفاده از روایات در هر مورد بحث و بررسی شده است.در پایان نیز بعد از بررسی بیشتر آیاتی که خنده و گریه در آنها به کار رفته، این نتیجه به دست آمده که در اسلام تنها تبسم در دنیا و خندة شادی مؤمنان در روز قیامت پسندیده است و گریه زمانیکه از روی شناخت حق باشد، دارای ارزش فراوانی است.
بیگمان یکی از آرمانهای بنیادین اسلام از همان روزگاران آغازین حاکمیت اسلامی اجرای عدالت در جامعه بوده است. لذا در همین راستا بهتدریج هستۀ اوّلیّۀ نهادی بهنام دیوان قضا در حوزۀ حکومت اسلامی شکل گرفت، و با توسعۀ تمدّن اسلامی تکامل یافت. امّا این نهاد به لحاظ ساختاری و ملاحظات نظری، و اینکه در مسیرتکاملی خویش چه دگرگونیهایی را به خود دیده، و کارکرد آن چگونه بوده، چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. این مقاله میکوشد تا روند تحوّلات ساختاری و تئوریکی این نهاد را در قرون نخستین اسلامی وارسی نموده، و چگونگی کارکرد آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. بدین منظور، و برای مطالعۀ دقیقتر و همهجانبه، هر یک از مؤّلفههای تشکیلدهندۀ این نهاد بهطور جداگانه بررسی خواهند شد.
زیر ساخت فکری یک اثر ادبی، مبین دانش و بینش طراح آن است. یکی از آثار برگزیده ادبی، شاهنامه است که ابعاد ایدئولوژیکی شخصیت فردوسی، به عنوان یک شاعر شیعی مذهب، در آن به خوبی نمایان است. بسیاری ازآموزههای دینی به کاررفته در شاهنامه، مستقیما از آیات قرآن سرچشمه گرفته است. این مؤلفهها، هم در بعد اصول دین مانند: خدا پرستی، توحید، معاد و عدل و هم در فروع دین، مانند: نماز، جهاد و امر به معروف، شایان توجه است. حیطة بررسی این مقاله، هفت خوان رستم، از منظر ایدئولوژیکی و دینی است. این مقاله به شیوه کتابخانهای نوشته شده ویافتههای پژوهش به شکل توصیفی ارائه شدهاند. هفت خوان رستم ازجنبههای مختلف ادبی بارها پرداخته و تحلیل شده، اما آموزههای دینی در آن نادیده گرفته شده است؛ لذا مقاله از این دیدگاه میتواند مفید و مؤثر واقع گردد.
unavailable
unavailable