%0 Journal Article %T داستان اصحاب الجنه (صاحبان باغ) در قرآن کریم %J مشکوة %I بنیاد پژوهشهای اسلامی %Z 1683-8033 %A رضایی کرمانی, محمدعلی %A رجبی قدسی, محسن %D 2011 %\ 11/22/2011 %V 30 %N 3 %P 7-26 %! داستان اصحاب الجنه (صاحبان باغ) در قرآن کریم %K صاحبان باغ (اصحاب الجنّه) %K سوره قلم %K قصص قرآن %K صریم %K یستثنون %K تسبیح %K باغ سوخته %R %X «اصحاب الجنّه» عنوان داستان صاحبان باغی است که در سوره قلم، از آیه 17 تا 33 به آن پرداخته شده است. بر پایه روایات تفسیری، پیرمردی از اهل کتاب هر ساله هنگام برداشت میوه‌ها و دیگر محصولات باغش، به مسکینان اجازه می‌‌داد وارد باغ شوند و از میوه‌‌های آن استفاده کنند. با مرگ پیرمرد، پسران او با این استدلال که ما مالک همه محصولات باغ هستیم، تصمیم گرفتند صبحگاهان قبل از باخبر شدن مسکینان، تمام میوه‌ها را بچینند و هیچ چیزی را باقی نگذارند، ولی صبح هنگامی که مخفیانه و بی‌‌سروصدا به باغ رفتند، ناباورانه آن را سوخته یا مانند ریگزاری دیدند که در آن هیچ درخت و گیاهی باقی نمانده است. اختلاف در چگونگی معنای واژه‌‌ها و عبارت‌‌های «لایستثنون»، «طائف» و «الصریم» در این سوره، تفسیر عمومی از این داستان را متفاوت ساخته است: برخی از مفسران، علت این عذاب الهی را نگفتن «ان شاء الله» و غفلت از مشیّت خداوند از سوی صاحبان باغ می‌‌دانند، ولی گویا بر اساس تبیین قرآن، این باغ در آن شب نه سوخت و نه خشک شد و نه به ریگزار تبدیل گردید، بلکه خداوند با حفظ درختان و گیاهان باغ، دقیقاً همان تصمیم اصحاب الجنّه را پیش از ورود آنان به باغ عملی کرد و آنان درختان را بدون میوه یافتند. %U https://mishkat.islamic-rf.ir/article_102517_377937f77632330d5f9b405e4117b4eb.pdf